زندگی بسیار بسیار مهم تر از آن است که درباره ی آن جدی صحبت کنیم .
اسکاروایلد
محسن مدیری : یادداشت ها
هدف از هنر بیا ن زندگی نیست ، تغییر زندگی ست ، در جهت پویایی و دینامیسم پیشرو و به سوی تکامل اجتماعی ….
عشق به زیبایی شناسی و هنر از ابتدای نو جوانی تا کنون همواره با من بوده ، و تا این لحظه هرگز کم رنگ نشده است .
هدف من از آبستره ، جدا از جنبه ی هنردرمانی آن ، که هدف بسیاری از هنرمندان درطول تاریخ بوده و هست ، رخنه به لایه های عمیق تر و درونی تر زندگی و نمایش مفهوم شخصیت ها و رویدادها به ایجاز است ، با این هدف که بیننده را وادار کنم به جای مشاهده سطحی و بصری زندگی ، جریان زندگی را بهتر حس کند و بتواند تجربه و نگاه خویش را تغییر دهد : تغییر درجهت رویکردها ی مثبت ترزندگی و هماهنگی با قوانین طبیعت ….
با وجود دلبستگی فراوان به مدرنیسم ، طرفدار هنر برای هنر نیستم . هنر می تواند به تغییر احساس و فکر انسان درجهت رهایی او از رنج و درد کمک کند . بد بختانه در بیشتر موارد ، هنر امروز هم در ایران و هم در بیشتر کشورهای جهان ، رویکردی بسیار بد بینانه و بیمار گونه یافته است . هنر دارای توان بسیاری ست که روح مثبت نگری و تلاش برای ایجاد آینده ای بهتر را در انسان پرورش دهد .
آدمی که تسلیم سرنوشت می شود ترسو و بزدل است . اما آدمی که درخلوت ، خود و سرنوشت خویش را دگرگون می کند ، یک قهرمان گمنام است .
زیبایی بیشتر یک پدیده ی درونی ست که از احساس سرچشمه می گیرد. عامل بیرونی ، ظاهری یا فیزیکی نقش فرعی و اهمیت درجه دوم را داراست .میکل آنژ مجسمه سا ز نبود : پیکرتراش بود . مرمرخشن و قدرتمند را آنقدر تراش می داد تا پیکره ی زیبا از درون آن آشکار شود. بنابر این ما با تراش و صیقل دادن بخش های زاید روح مان که ما را زشت و آلوده کرده است جوهره ی زیبا و جذاب وجودمان را که همان طبیعت گمشده ی ما ست آشکارمی کنیم. این است راه حقیقی بازآفرینی زیبایی در جهان .